سفارش تبلیغ
صبا ویژن
geomy
صفحه اصلی وبلاگ
پارسی بلاگ
شناسنامه من
ایمیل من
 RSS 
اوقات شرعی
جمعه 88 آبان 15 ساعت 4:1 صبحزمین نا آرام

علوم زمین_دوره پیش دانشگاهی _ رشته علوم تجربی

 

  بخش دوم
فصل سوم _ زمین ناآرام

 

  3 – زمین ساخت ورقه ای

در اوایل قرن بیستم نظریه ای به نام جابه جایی قاره ها توسط آلفرد وگنر، هواشناس و زمین فیزیکدان آلمانی عنوان شد که با نظریه های قبلی در مورد ثابت بودن وضعیت قاره ها و اقیانوسها، تضاد داشت . به همین سبب هم، این نظریه در ابتدا با شک و تردید تلقی شد و عده ای حتی آن را به مسخره گرفتند!
در واقع بیشتر از 50 سال زمان لازم بود تا اطلاعات کافی برای تأیید نظریه ی جدید جمع آوری شود تا سرانجام آن نظریه ی ضعیف جای خود را به نظریه ی زمین ساخت ورقه ای بدهد. نظریه ای که برای نخستین بار، دید جامعی درباره ی فعالیت های درونی زمین به دانشمندان می داد.
 

 

  عقیده ای پیشرفته در زمان خود

وگنر، در کتابی که در سال 1915 منتشر کرد، اصول عقاید خود را شرح داده است. او معتقد به وجود قاره ای عظیم به نام پانگه آ (به معنای همه ی خشکی ها ) است که در حدود 200 میلیون سال پیش، شروع به قطعه قطعه شدن کرد و سرانجام قاره های امروزی را به وجود آورد.
این قاره (پانگه آ) چند میلیون سال بعد مبدل به دو قاره بزرگ لورازیا (
laurasia) و گندوانا (Gondwana) شد که اولی شامل آمریکای شمالی، گرینلند و بیشتر قسمتهای آسیا و اروپای امروزی است و دومی آمریکای جنوبی، آفریقا ، قطب جنوب، هندوستان ، استرالیای کنونی را شامل می شده است.
فاصله دو قاره لورازیا و گندوانا را دریایی به نام تتیس (
Tethys) پر می کرده است که امروزه دریاهای مدیترانه، مازندران و سیاه را بازمانده های آن می دانند. وسعت این دریای اولیه را هم از روی طبقات چین خورده ای که از جبل الطارق تا اقیانوس آرام امتداد دارند می توان تشخیص داد، زیرا این رسوبات در کوه های پیرنه، آلپ، قفقاز، البرز، اطلس و هیمالیا یافت می شوند.
چیزی از تقسیم شدن پانگه آ نگذشته بود که آمریکا جنوبی و آفریقا نیز به صورت یک قطعه از گندوانا جدا شدند . بعدها با پدید آمدن اقیانوس اطلس جنوبی، این دو قاره نیز ازهمدیگر مجزا گشتند.
در حدود 65 میلیون سال قبل اقیانوس اطلس توسعه بیشتری به سمت شمال یافت، استرالیا از قطب جنوب جدا شد و هندوستان نیز شروع به حرکت به سمت شمال و پیوستن به آسیا کرد.
به طور کلی دلایلی که در کتاب ونگر برای درست بودن نظریه ی جابه جایی قاره ها ارائه شده اند عبارتند از :

1 – انطباق حاشیه ی قاره ها:
وگنر، شباهت زیادی را میان دو حاشیه ی شرقی آمریکای جنوبی و غربی آفریقا یافته بود، و همین شباهت ظاهری می توانست دلیل بر این موضوع باشد که در گذشته، این دو قاره به هم متصل بوده و بعدها از هم جدا شده اند.

2 – سنگواره ها :
بعضی از سنگواره هایی که امروزه در روی دو قاره مجاور هم پیدا می شوند، حاکی از آنند که در گذشته آن قاره ها یک پارچه بوده اند.

3 – اقسام سنگ ها و شباهت های ساختاری :
اگر قاره ها در گذشته به هم متصل بوده اند، قاعدتاً باید سنگ هایی مربوط به زمانهای گذشته که امروز در آنها دریافت می شود، از لحاظ سن و جنس مشابه باشند. وجود چنین شباهتی میان سنگ های شمال غرب آفریقا و شرق برزیل به اثبات رسیده است. در این مناطق ، سنگهای متعلق به 550 میلیون سال پیش ، در کنار سنگ های قدیمی و دو میلیارد ساله هستند، تشابه سنگها طوری است که فقط با فرض متصل بودن قاره ها به هم در گذشته های بسیار دور قابل توجیه است.



4 – آب و هوا :
وقتی ثابت شد که در قسمتهایی از قاره های واقع در نیم کره ی جنوبی که امروزه در حدود منطقه استوا قرار دارند، آثار یخچالی مشاهده شده است وگنر نتیجه گرفت که در گذشته، همه ی آن مناطق در محل قطب و در کنار همدیگر واقع بوده اند

 


متن فوق توسط: خلیل عباسی نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم
geomy
خلیل عباسی
لوگوی من
geomy
اشتراک در خبرنامه